قمار آرزوها آزاده بختیاری

نویسنده: آزاده بختیاری

ژانرها: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی

تعداد صفحات : 102

خلاصه :

سرگذشت دختری را که وسیله معامله پدرش می شود و او را، آرزوهایش و عشقش را نادیده می گیرند. اون دخترک، دلش می شکند و نجابتش را قمار می کنند. پدرش، تن و روح دختر را می فروشد به اهریمن صفتی که خود را از دام بلا برهاند. نیستی و تباهی مادر و برادر آن دخترک بی نوا از دست کارهای بد و توهین آمیز پدرشان، کافر آبادی بی انتهاست و زجری جگر سوز…

قمار آرزوها داستان دردناک زندگی دختری است که درگیر تصمیمات هولناک پدرش می‌شود؛ تصمیماتی که نه تنها آرزوها و عشق او را نادیده گرفته، بلکه او را تبدیل به وسیله‌ای برای معامله کرده‌اند. پدری که برای رهایی خود از بلا، جسم و روح دخترش را به انسانی اهریمن‌صفت می‌فروشد. در این میان، نیستی و تباهی خانواده، به خصوص مادر و برادر آن دخترک بی‌نوا، روایتگر سرگذشت آنان است؛ سرگذشتی پر از زجر و اندوه، که حکایت زندگی در باتلاقی از ظلم و توهین بی حد و حصر را به تصویر می‌کشد.

رمان قمار آرزوها داستان دردناکی از زندگی دختری است که قربانی خودخواهی و تصمیمات هولناک پدرش می‌شود. دخترک، جوانی معصوم و پر از امید به آینده است، با رویاهایی در دل و عشقی پاک در قلبش. او در خانواده‌ای زندگی می‌کند که بیشتر از هر چیز، اسیر عواقب رفتارهای پدر شده است. پدری که نه تنها نمی‌تواند نقش حقیقی و حمایتی‌اش در خانواده را ایفا کند، بلکه منبع اصلی بدبختی و نابودی اعضای خانواده است. پدر در لحظه‌ای سرنوشت‌ساز، برای فرار از مشکلات و نجات خود از وضعیت بحرانی که به خاطر تصمیمات و اعمال اشتباهش به وجود آمده، دست به خیانت نهایی می‌زند؛ خیانت به دخترش، به عشق و نجابت او، و به کل خانواده.

این مرد خودخواه، دخترک بی‌گناه و معصومش را به موجودی اهریمن‌صفت می‌فروشد؛ معامله‌ای که نه فقط جسم دختر را شامل می‌شود، بلکه روح پاک و آرزوهای او را نیز به تاریکی می‌کشاند. دخترک با قلبی شکسته و روحی زخمی، قربانی این معامله ننگین می‌شود. عشقی که در دل او جوانه زده بود، آرزوهایی که برای آینده در سر داشت، و احساس آزادی و کرامت انسانی که هر فردی به آن نیاز دارد، همه یک‌جا نادیده گرفته می‌شوند. زندگی او مانند قمار بزرگی است که نجابت، رویاها و تمامی ارزش‌های انسانی‌اش در آن به بازی گرفته شده‌اند.

اما این خیانت تنها به دختر ختم نمی‌شود. مادر و برادر او نیز قربانی رفتارهای ظالمانه و غیرمسئولانه پدر شده‌اند. مادر، زنی که تمام عمر خود را وقف خانواده کرده و سعی داشته ستون خانه باشد، با نیستی و نابودی مواجه می‌شود. زخم‌های روحی و روانی ناشی از تحقیرها و توهین‌های مداوم پدر، او را به مرز فروپاشی نزدیک کرده‌اند.