رمان چتر خیس باران

رمان چتر خیس باران

دانلود رمان چتر خیس باران
توضیحات

رمان چتر خیس باران نوشته زهره دهنوی

باران دختری که درگیر قضاوت شد، قضاوتی که برای چند سال از روال عادی زندگی ش، دورش کرد
دختری که زخم زبان ها و قضاوت ها اون رو رنجوند،
دختری که از خانواده و عشق زندگی ش بریده و تمام بودن هاش توی خودش خلاصه می‌شه، اما تصمیم می‌گیره خودش مسیر زندگی ش رو عوض کنه و در آخر به خوشبختی برسه.
همراه ما باشید با عاشقانه هایمان.

قسمتی از رمان

تقه ای به در اتاق خورد، صدای امیر علی به گوش رسید: شنیدم به مشکل فنی برخوردید.
خندیدم، صدای بهار اومد: داداش برو داخل در باز.
امیر بالحن بامزه ای گفت: باشه خواهر، یاال…یاال…
و، وارد اتاق شد.
پشتم بهش بود، در اتاق بسته شد و امیر علی گفت: افتادم تو دام عاشقی نفهمیدم نفهمیدم.
معذب خندیدم.
امیر سمتم اومد با لحن شوخی گفت: یه زیپ نمیتونید ببندید بعد بهتون گواهینامه هم میدن.
با حرص گفتم: چه ربطی به گواهینامه داره؟
نزدیک تر شد و دستش رو دور کمرم انداخت و…

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رمان چتر خیس باران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قیمت اصلی: 230.000 تومان بود.قیمت فعلی: 20.000 تومان.

توضیحات تکمیلی
تعداد-صفحات

176

نویسنده

زهره دهنوی

  • خرید و دانلود امن از کتاب خوان
  • گارانتی محصولات
  • دسترسی نامحدود به فایل محصول در صورت ثبت نام
  • پشتیبانی و ارتباط مستقیم با ما

ارتباط با پشتیبانی

مشکلی وجود دارد ؟

اگر مالک اثر هستید و از انتشار آن رضایت ندارید به شماره ی 09221706572 در تلگرام یا واتس اپ پیام بدهید .

دانلود رمان چتر خیس باران

قیمت اصلی: 230.000 تومان بود.قیمت فعلی: 20.000 تومان.

توضیحات تکمیلی
تعداد-صفحات

176

نویسنده

زهره دهنوی

  • خرید و دانلود امن از کتاب خوان
  • گارانتی محصولات
  • دسترسی نامحدود به فایل محصول در صورت ثبت نام
  • درگاه ارز دیجیتال معتبر برای کاربران خارج از کشور
  • پشتیبانی و ارتباط مستقیم با ما

ارتباط با پشتیبانی

مشکلی وجود دارد ؟

اگر مالک اثر هستید و از انتشار آن رضایت ندارید به شماره ی 09221706572 در تلگرام یا واتس اپ پیام بدهید .

توضیحات

رمان چتر خیس باران نوشته زهره دهنوی

باران دختری که درگیر قضاوت شد، قضاوتی که برای چند سال از روال عادی زندگی ش، دورش کرد
دختری که زخم زبان ها و قضاوت ها اون رو رنجوند،
دختری که از خانواده و عشق زندگی ش بریده و تمام بودن هاش توی خودش خلاصه می‌شه، اما تصمیم می‌گیره خودش مسیر زندگی ش رو عوض کنه و در آخر به خوشبختی برسه.
همراه ما باشید با عاشقانه هایمان.

قسمتی از رمان

تقه ای به در اتاق خورد، صدای امیر علی به گوش رسید: شنیدم به مشکل فنی برخوردید.
خندیدم، صدای بهار اومد: داداش برو داخل در باز.
امیر بالحن بامزه ای گفت: باشه خواهر، یاال…یاال…
و، وارد اتاق شد.
پشتم بهش بود، در اتاق بسته شد و امیر علی گفت: افتادم تو دام عاشقی نفهمیدم نفهمیدم.
معذب خندیدم.
امیر سمتم اومد با لحن شوخی گفت: یه زیپ نمیتونید ببندید بعد بهتون گواهینامه هم میدن.
با حرص گفتم: چه ربطی به گواهینامه داره؟
نزدیک تر شد و دستش رو دور کمرم انداخت و…

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “رمان چتر خیس باران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *