دانلود رمان شراره _ عاشقانه ای قدیمی و جذاب
رمان: شراره
نویسنده: زهرا رضایی
نویسنده: عاشقانه و قدیمی
ماشین را در پارکینگ پارک کرد و به سمت راهرو پیچید.هنوز پایش روی اولین پله نگذاشته بود که مادر در را به رویش باز کرد و با رویی گشاده لبخند زد و گفت:
– سلام پسرم خسته نباشی
– ممنون ، خسته که چه عرض کنم کلافه ام. توی مطب پرنده هم پر نمیزد.
خانم میلانی با مهربانی به پسرش نگاه کرد و گفت…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.