دانلود رمان در آغوش متهم
48.000 تومان قیمت اصلی 48.000 تومان بود.41.500 تومانقیمت فعلی 41.500 تومان است.
اگر مالک اثر هستید و از انتشار ان رضایت ندارید به شماره ی 09221706572 در تلگرام یا واتس اپ پیام بدید .
دانلود رمان در آغوش متهم
نورا مددکار جوان دادگستری وارد یکی از پیچیده ترین و سیاه ترین پرونده های جنایی میشود
متهم اصلی؟ مردی خطرناک با سابقه ای خونین
اما همه چیز وقتی پیچیده میشود که نورا با عماد روبه رو می شود … پسر متهم … مرموز با ذهنی تیز و شخصیتی غیر قابل پیش بینی
عماد هیچوقت در جایگاه متهم نمی نشیند، اما نگاهش، سوالهای بی پاسخش و بازیهای روانی اش نورا را بیشتر از هر جنایتکاری به مرز فروپاشی میکشاند.
بین این دو جنگی آغاز میشود؛ جنگی میان حقیقت و
انکار بین ترس و کشش بین وظیفه و تمایل
در آغوش متهم روایتی از عدالت،وسوسه،و عشق
تذکــــــــــر و اخطار:
هرگونه استفاده از جلد و متن کتاب به صورت زیراکس، بازنویسی، ضبط کامپیوتری، تهیه CD، نمایشنامه، فیلم¬نامه و استفاده
در سایت¬های مختلف بدون اجازه کتبی ناشر و مؤلف ممنوع است و در صورت مشاهده از متخلفان به
موجب بند۵ از ماده ۲ قانون حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان تحت پیگرد قانونی قرار می¬گیرند.
بخشی از رمان :
مشغول کار های پایان نامه م بودم کنار بچه ها نشسته بودم به اکیپ مون نگاه کردم ۴ دختر و ۴ پسر ک بعد ترم سه باهم جور شدیم و خب تاالان ک ترم آخریم خیلی جاها هوای همو داشتیم و روزای خیلی خوب و بدی رو پشت سر گذاشتیم درست شبیه یه خانواده
لبخند زنون خیره بودم به چهره سمیرا دختری فوق العاده مهربون و خوش صدا با قیافه معمولی….نفر بعدی شراره بود ک برعکس اسمش دختر ارومی بود البته بسیار باهوش و عاشق درس خوندن درکل باید بگم ک خرخون جمع ما شراره بود و خیلی جاها مارو از به فنا رفتن حتمی نجات داده بود….نفر بعدی یلدا ست یلدایی ک پر از جنب و جوش و خوش خنده س و کمی شیطون
و در آخر خودم دختری ک خیلی وقته به بی روحی معروفم ساکت سرد تلخ خیلی جاها اینو شنیدم اما بچه ها ک منو از قبل میشناسن میدونن من چنین آدمی نیستم من فقط حوصله ندارم همین حوصله هیچی رو ندارم جز تخت خوابم ک این چند وقت با من غریبه س
به پسرا نگاه کردم اولی عرشیا پسری ک فوق العاده با ادب و با معرفته و کمی حساس قیافه خوبی داره و هیکلی ک روز به روز بهتر میشه با تمرینات سختی ک تو باشگاه پست سر میذاره این هیکل حقشه
نفر بعدی کامران پسری ک همه فک میکنن یکم بی ادب و بداخلاقِ اما خب باید بگم ک کامران شاید یکم از الفاظ بد استفاده کنه اما خیلی از حرفاش واقعا حقه مثل عرشیا قیافه و هیکل خوبی داره و خب از همه مهمتر موهای فرفریشه
نفر بعدی سهیلِ پسری ک خیلی خاکیه و خب میتونم بگم لات اکیپ ماست قیافه خوبی داره اما باشگاه نمیره و با اون قد بلند و هیکل زیادی درشتش یکم ترسناکه اما قلبش خیلی زلاله درست مثل آب
و در آخر شهرام دکتر اکیپ وقتی مشکلی واسه هرکدوممون پیش میاد شهرام همیشه کنارمونه و دلداری میده خیلی خیلی مهربون و خوش قلب اما همه به خاطر مهربونی زیادش ازش سو استفاده میکنن و دلش رو میشکنن اما بااین حال هم شهرام مهربون باقی مونده و باز هم مهربونی میکنه بدون اینکه به عواقب رفتارش فکرکنه قیافه معمولی و هیکل تقریبا ریزی داره و تو اکیپ ما به خیار قلمی معروفه
به رفقای عزیزم نگاه کردم و خدارو شکر کردم بابت داشتنشون واقعا اگه نبودن چطور اونهمه سختی و عذاب رو پشت سر میذاشتم قطعا کمرم خورد میشد زیر اونهمه درد البته کمرم خم شد اما با وجود رفقام تونستم اون روزای وحشتناک رو پشت سر بذارم
شراره_خب بچه ها واسه پایان نامه برنامه تون چیه؟
همه سکوت کردن ک شراره وارفته گفت
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.