دانلود رمان دریای عشق جلد۱ نویسنده: sadaf_a و doni_m

دانلود رمان دریای عشق جلد۱ نویسنده: sadaf_a و doni_m
توضیحات

دانلود رمان دریای عشق جلد۱

نویسنده: sadaf_a و doni_m

ژانر:عاشقانه_ازدواج_اجباری

تعدادصفحات:133

نوع فایل: pdf

خلاصه رمان دریای عشق

 

دریا فقط یک قلب نیاز دارد تا دوباره زندگی کند، اما نمی‌داند این قلب از کجا خواهد آمد. نیما، پسرعموی مرموز و ساکت او، ناگهان پس از یک رابطه پرشور و مرموز می‌میرد و قلبش را به دریا اهدا می‌کند. وحید که عاشق دریا است، کم کم که متوجه می‌شود مرگ نیما تصادفی نبوده… حالا او باید بین عشق به دریا و کشف حقیقت، یکی را انتخاب کند …

 

قسمتی از متن رمان دریای عشق

 

خودمو به بیخیالی زدم نمی‌خواستم کسی از استرسم خبر داشته باشه، تا حالا چندین بار خواستگار داشتم اما هیچوقت اینطور نشدم. عصر با زور مامانم رفتم حموم و به تونیک سورمه‌ای چسبون آستین آمریکایی با ساپورت مشکی پوشیدم کمی آرایش کردم و موهامو درست کردم بعدش رفتم بیرون از اتاق بابام با نگاه خریداری نگاهم کرد اما چیزی نگفت اما مامان گفت: الهی قربون دخترم برم که بزرگ شده و می‌خواد شوهر کنه. -کی گفته می‌خوام شوهر کنم؟ -ازت معلومه. -عمرا. مامانم اومد جواب بده که صدای آیفون اومد. وحید و ساحل با مامان باباشون اومده بودن. بابام هم که دیشب به عموم خبر داده بود. اما مثل اینکه

سپهر بیرون بود و نتونست بیاد، یعنی اصلا خبر نداشت آخه دیروز هم نبودش. نشستم روی مبل از قبل با مامان اتمام حجت کردم که چای نمی‌برم و این کارو هم کردم. بعد از صحبت‌های اولیه پدر وحید گفت: خوب اصل مطلب این بچه‌هان، پسر ما عاشق دریا خانوم شده حالا با اجازه شما برن حرفاشونو بزنن اگه به نتیجه رسیدن بعد حرفای بعدی رو بزنیم. -باشه، دریا جان وحید رو به اتاقت راهنمایی کن لطفا. -چشم بابا. وحید بلند شد و با هم به سمت اتاق من رفتیم. وقتی رسیدیم توی اتاق وحید گفت: اتاقت خیلی قشنگه. لبخندی زدم و گفتم: مرسی. رفتیم نشستیم روی مبل کنار تخت که وحید گفت: حالت خوبه.

 

-نه زیاد. راستش شکه شدم که چطور این اتفاق افتاد. -حالا از این سوپرایزها زیاد برات دارم اگه… اگه قبول کنی که با هم ازدواج کنیم. با این حرفش سرخ شدم که شروع کرد به خندیدن کمی خودشو جلو کشید دستامو تو دستاش گرفت و گفت: من دوست دارم دریا عزیزم قول میدم خوشبختت کنم… همون موقع صدای سر و صدا از پایین اومد ترسیدم خدایا چی شده یعنی؟ رنگم پرید. وحید گفت: نترس خانمم من اینجام. -چی….. چی شده؟ -نمی‌دونم بریم ببینیم چی شده؟ اومدیم از اتاق بریم بیرون که یه دفعه در باز شد و سپهر اومد داخل اتاق. -مرتیکه آشغال یه بار بهت گفتم دست از سر دریا بردار نمی‌فهمی؟ -به تو چه ربطی داره دوسش دارم می‌خوامش …

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود رمان دریای عشق جلد۱ نویسنده: sadaf_a و doni_m”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

25.000 تومان

دانلود رمان دریای عشق جلد۱

نویسنده: sadaf_a و doni_m

ژانر:عاشقانه_ازدواج_اجباری

تعدادصفحات:133

نوع فایل: pdf

 

  • خرید و دانلود امن از کتاب خوان
  • گارانتی محصولات
  • دسترسی نامحدود به فایل محصول در صورت ثبت نام
  • درگاه ارز دیجیتال معتبر برای کاربران خارج از کشور
  • پشتیبانی و ارتباط مستقیم با ما
دانلود رمان دریای عشق جلد۱ نویسنده: sadaf_a و doni_m

25.000 تومان

دانلود رمان دریای عشق جلد۱

نویسنده: sadaf_a و doni_m

ژانر:عاشقانه_ازدواج_اجباری

تعدادصفحات:133

نوع فایل: pdf

 

  • خرید و دانلود امن از کتاب خوان
  • گارانتی محصولات
  • دسترسی نامحدود به فایل محصول در صورت ثبت نام
  • درگاه ارز دیجیتال معتبر برای کاربران خارج از کشور
  • پشتیبانی و ارتباط مستقیم با ما

ارتباط با پشتیبانی

مشکلی وجود دارد ؟

اگر مالک اثر هستید و از انتشار آن رضایت ندارید به شماره ی 09221706572 در تلگرام یا واتس اپ پیام بدهید .

توضیحات

دانلود رمان دریای عشق جلد۱

نویسنده: sadaf_a و doni_m

ژانر:عاشقانه_ازدواج_اجباری

تعدادصفحات:133

نوع فایل: pdf

خلاصه رمان دریای عشق

 

دریا فقط یک قلب نیاز دارد تا دوباره زندگی کند، اما نمی‌داند این قلب از کجا خواهد آمد. نیما، پسرعموی مرموز و ساکت او، ناگهان پس از یک رابطه پرشور و مرموز می‌میرد و قلبش را به دریا اهدا می‌کند. وحید که عاشق دریا است، کم کم که متوجه می‌شود مرگ نیما تصادفی نبوده… حالا او باید بین عشق به دریا و کشف حقیقت، یکی را انتخاب کند …

 

قسمتی از متن رمان دریای عشق

 

خودمو به بیخیالی زدم نمی‌خواستم کسی از استرسم خبر داشته باشه، تا حالا چندین بار خواستگار داشتم اما هیچوقت اینطور نشدم. عصر با زور مامانم رفتم حموم و به تونیک سورمه‌ای چسبون آستین آمریکایی با ساپورت مشکی پوشیدم کمی آرایش کردم و موهامو درست کردم بعدش رفتم بیرون از اتاق بابام با نگاه خریداری نگاهم کرد اما چیزی نگفت اما مامان گفت: الهی قربون دخترم برم که بزرگ شده و می‌خواد شوهر کنه. -کی گفته می‌خوام شوهر کنم؟ -ازت معلومه. -عمرا. مامانم اومد جواب بده که صدای آیفون اومد. وحید و ساحل با مامان باباشون اومده بودن. بابام هم که دیشب به عموم خبر داده بود. اما مثل اینکه

سپهر بیرون بود و نتونست بیاد، یعنی اصلا خبر نداشت آخه دیروز هم نبودش. نشستم روی مبل از قبل با مامان اتمام حجت کردم که چای نمی‌برم و این کارو هم کردم. بعد از صحبت‌های اولیه پدر وحید گفت: خوب اصل مطلب این بچه‌هان، پسر ما عاشق دریا خانوم شده حالا با اجازه شما برن حرفاشونو بزنن اگه به نتیجه رسیدن بعد حرفای بعدی رو بزنیم. -باشه، دریا جان وحید رو به اتاقت راهنمایی کن لطفا. -چشم بابا. وحید بلند شد و با هم به سمت اتاق من رفتیم. وقتی رسیدیم توی اتاق وحید گفت: اتاقت خیلی قشنگه. لبخندی زدم و گفتم: مرسی. رفتیم نشستیم روی مبل کنار تخت که وحید گفت: حالت خوبه.

 

-نه زیاد. راستش شکه شدم که چطور این اتفاق افتاد. -حالا از این سوپرایزها زیاد برات دارم اگه… اگه قبول کنی که با هم ازدواج کنیم. با این حرفش سرخ شدم که شروع کرد به خندیدن کمی خودشو جلو کشید دستامو تو دستاش گرفت و گفت: من دوست دارم دریا عزیزم قول میدم خوشبختت کنم… همون موقع صدای سر و صدا از پایین اومد ترسیدم خدایا چی شده یعنی؟ رنگم پرید. وحید گفت: نترس خانمم من اینجام. -چی….. چی شده؟ -نمی‌دونم بریم ببینیم چی شده؟ اومدیم از اتاق بریم بیرون که یه دفعه در باز شد و سپهر اومد داخل اتاق. -مرتیکه آشغال یه بار بهت گفتم دست از سر دریا بردار نمی‌فهمی؟ -به تو چه ربطی داره دوسش دارم می‌خوامش …

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود رمان دریای عشق جلد۱ نویسنده: sadaf_a و doni_m”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *