دانلود رمان بی‌پناهم، پناهم بده | اثر غزل|PDF|داستان عاشقانه احساسی

اسم رمان:بی پناهم پناهم بده

نویسنده: غزل

ژانر : عاشقانه همخونه هیجانی کلکلی

تعداد صفحات : 136

دانلود رمان بی‌پناهم، پناهم بده اثر غزل داستان عاشقانه احساسی به زبان فارسی با فرمت PDF

رمان بی‌پناهم، پناهم بده یک داستان عاشقانه احساسی و پرکشش است که حول محور عشق، درد و امید می‌چرخد. این رمان جذاب را می‌توانید به صورت آنلاین خریداری کنید و از خواندن آن لذت ببرید.

خلاصه این رمان زیبا❤️

داستان راجع به دختری به اسم گلساست که تنها بامادرش زندگی میکنه دختری زیبا وجذاب که اسیر بابک میشه ولی دخترقصه ما بخاطر مریضی مادرش مجبوربه ترک کشورش میشه ودراونجا به عشق زندگیش میرسه …
پایان خوش

قسمتی از رمان بی‌پناهم، پناهم بده | اثر غزل|PDF|داستان عاشقانه احساسی

مستخدم دکتر بود که بانگرانی نگاھم میکرد.حواسم تازه داشت برمیگشت. سعی کردم به خودم مسلط باشم کمی ازآب خانم جان خوبی؟پاشو این آب قند و بخور. قند رو خوردم و از جام بلند شدم سرم گیج رفت ولی من بی اعتنا به سمت اتاق دکتر راه افتادم. باید مطمئن میشدم .دکتر مریض داشت ولی با مھربانی نگاھم کرد و پرسید بھتر شدی؟صاف توی چشماش نگاه کردم : چقدر؟

چقدر چی دخترم؟ – چقدر شانس زنده موندن داره؟ – رک بگم بھت اگر اینجا عمل بشه ھیچی ولی اگر توسط پروفسور …توی آلمان عمل بشه میشه گفت امیدی ھست .بدنم سنگین شده بود .دکتر ھنوز داشت حرف می زد و از تبحر پروفسور تعریف میکرد ولی من فقط باز و بسته شدن دھانش رو می دیدم . بی خداحافظی کیفم رو برداشتم و از مطب زدم بیرون .به زور خودم و رسوندم به ماشین و روی صندلی ولو شدم .دکمھ ی ضبط رو زدم :دیگه دنیا واسھ من تاریکه ، زندگی کوره

رھی باریکه ، آخر قصه ی من نزدیکھ …سرم رو روی فرمون گذاشتم و بھ ھق ھق افتادم . آخر قصھ ی من نزدیکه …خدایا بھ درگاھت التماس می کنم نذار آخر قصھ ی او نزدیک باشھ، نذار…نذار…نذار .پشت در خونھ از توی ماشین نگاھی بھ صورت انداختم افتضاح بود. بھ معجزه ی لوازم آرایش متوسل شدم .گلسا، گلسا جان تویی؟ لبخند زدم نباید چیزی می فھمید .آره عزیز دل دختر تحفته…

دانلود رمان بی‌پناهم، پناهم بده | اثر غزل|PDF|داستان عاشقانه احساسی