دانلود رمان بخار سرد نویسنده: نقابدار مخفی

دانلود رمان بخار سرد نویسنده: نقابدار مخفی
توضیحات

دانلود رمان بخار سرد

نویسنده: نقابدار مخفی

ژانر: عاشقانه،پلیسی،واقعی

تعدادصفحات: 1958

نوع فایل: pdf

 

خلاصه: روایتی از زندگی واقعی دو دختر.. دو دوست به نام های غزاله و عاطفه که ناخواسته و یا از روی سادگی وارد اقیانوس میشوند… اقیانوسی از جنس ترس.. از جنس مشکلات و سختی ها.. عاطفه در پی انتقام جویی میرود و غزاله ای که ناجی خود را همراه با ترس میابد… دو دوست که از شیطنت چیزی کم ندارند و آیا از این اقیانوس سالم بیرون میایند ؟؟

روایتی عاشقانه همراه با شیطنت ها و کل کل های دخترونه.. پلیسی و گاهی تلخ و شاید شما بتونین

تمام حس ها رو در این داستان تجربه کنید… داستانی متفاوت از عشقی متفاوت و جاودانه …

پایان خوش!

 

قسمتی از داستان بخار سرد :

 

ساعت ۵:۱۵ بود که در کافه باز شد و عاطفه رو دیدم که نفس نفس میزد. دختر با مزه ای بود ولی خوب عصبی… _سلام من همش دیر میرسم ولی تقصیر غزالست پیچوندنش سخته. غزاله تنها به خونه میرفت ؟؟ -غزاله چی شد؟ نگران نباش با سعیده میفرستمش.

 

-سعیده کیه؟ -دوست صمیمیمون. -خوب با غزاله حرف زدی؟ بر عکس همیشه دلم می‌خواست تند حرف بزنیم تا خیالم راحت شه … _آره فهمیدم که دوستت داره ولی همونطور که بهت گفتم قبول نمیکنه نگرانه. دیگه نمی‌تونستم تحمل کنم. من باید باهاش حرف بزنم.

 

-ولی اون میترسه. میترسه … میترسه … -من بهش نزدیک نمیشم، فقط میخوام باهاش حرف بزنم. نگاه ملتمسم رو به عاطفه انداختم. -خوب من الان چی کار کنم؟ -خواهش میکنم عاطفه، یه موقعیت میخوام تا حرف بزنم، اذیتش نمیکنم. ولی دیگه نمیتونم.

 

-یه دقه صبر کن یه فکری می‌کنیم‌ عاطفه سرش تو گوشیش بود، یعنی میشد امروز حرفام رو بزنم؟ چشام رو روی هم فشار دادم. ” آه این سردرد لعنتی ولم نمیکنه”.. عاطفه: برو همون جایی که گفتم منتظر باش من تا نیم ساعت دیگه میارمش فقط دیگه حواست باشه …

 

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود رمان بخار سرد نویسنده: نقابدار مخفی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15.000 تومان

دانلود رمان بخار سرد

نویسنده: نقابدار مخفی

ژانر: عاشقانه،پلیسی،واقعی

تعدادصفحات: 1958

نوع فایل: pdf

  • خرید و دانلود امن از کتاب خوان
  • گارانتی محصولات
  • دسترسی نامحدود به فایل محصول در صورت ثبت نام
  • درگاه ارز دیجیتال معتبر برای کاربران خارج از کشور
  • پشتیبانی و ارتباط مستقیم با ما

ارتباط با پشتیبانی

مشکلی وجود دارد ؟

اگر مالک اثر هستید و از انتشار آن رضایت ندارید به شماره ی 09221706572 در تلگرام یا واتس اپ پیام بدهید .

دانلود رمان بخار سرد نویسنده: نقابدار مخفی

15.000 تومان

دانلود رمان بخار سرد

نویسنده: نقابدار مخفی

ژانر: عاشقانه،پلیسی،واقعی

تعدادصفحات: 1958

نوع فایل: pdf

  • خرید و دانلود امن از کتاب خوان
  • گارانتی محصولات
  • دسترسی نامحدود به فایل محصول در صورت ثبت نام
  • درگاه ارز دیجیتال معتبر برای کاربران خارج از کشور
  • پشتیبانی و ارتباط مستقیم با ما

ارتباط با پشتیبانی

مشکلی وجود دارد ؟

اگر مالک اثر هستید و از انتشار آن رضایت ندارید به شماره ی 09221706572 در تلگرام یا واتس اپ پیام بدهید .

توضیحات

دانلود رمان بخار سرد

نویسنده: نقابدار مخفی

ژانر: عاشقانه،پلیسی،واقعی

تعدادصفحات: 1958

نوع فایل: pdf

 

خلاصه: روایتی از زندگی واقعی دو دختر.. دو دوست به نام های غزاله و عاطفه که ناخواسته و یا از روی سادگی وارد اقیانوس میشوند… اقیانوسی از جنس ترس.. از جنس مشکلات و سختی ها.. عاطفه در پی انتقام جویی میرود و غزاله ای که ناجی خود را همراه با ترس میابد… دو دوست که از شیطنت چیزی کم ندارند و آیا از این اقیانوس سالم بیرون میایند ؟؟

روایتی عاشقانه همراه با شیطنت ها و کل کل های دخترونه.. پلیسی و گاهی تلخ و شاید شما بتونین

تمام حس ها رو در این داستان تجربه کنید… داستانی متفاوت از عشقی متفاوت و جاودانه …

پایان خوش!

 

قسمتی از داستان بخار سرد :

 

ساعت ۵:۱۵ بود که در کافه باز شد و عاطفه رو دیدم که نفس نفس میزد. دختر با مزه ای بود ولی خوب عصبی… _سلام من همش دیر میرسم ولی تقصیر غزالست پیچوندنش سخته. غزاله تنها به خونه میرفت ؟؟ -غزاله چی شد؟ نگران نباش با سعیده میفرستمش.

 

-سعیده کیه؟ -دوست صمیمیمون. -خوب با غزاله حرف زدی؟ بر عکس همیشه دلم می‌خواست تند حرف بزنیم تا خیالم راحت شه … _آره فهمیدم که دوستت داره ولی همونطور که بهت گفتم قبول نمیکنه نگرانه. دیگه نمی‌تونستم تحمل کنم. من باید باهاش حرف بزنم.

 

-ولی اون میترسه. میترسه … میترسه … -من بهش نزدیک نمیشم، فقط میخوام باهاش حرف بزنم. نگاه ملتمسم رو به عاطفه انداختم. -خوب من الان چی کار کنم؟ -خواهش میکنم عاطفه، یه موقعیت میخوام تا حرف بزنم، اذیتش نمیکنم. ولی دیگه نمیتونم.

 

-یه دقه صبر کن یه فکری می‌کنیم‌ عاطفه سرش تو گوشیش بود، یعنی میشد امروز حرفام رو بزنم؟ چشام رو روی هم فشار دادم. ” آه این سردرد لعنتی ولم نمیکنه”.. عاطفه: برو همون جایی که گفتم منتظر باش من تا نیم ساعت دیگه میارمش فقط دیگه حواست باشه …

 

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود رمان بخار سرد نویسنده: نقابدار مخفی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *