دانلود رمان اشک هایی که نریختیم

داستان درمورد زوج جوانی به نام کیهان و ترنم است که تازه عقد کرده‌اند و هنوز شناخت درست و کاملی از همدیگر و خانواده‌هایشان ندارند. علی‌رغم این‌که همدیگر را خیلی دوست دارند، ولی اشتباهاتی از طرف خودشان و خانواده‌ها در رابطه‌شان رخ داده و کیهان متوجه روابط عجیب همسرش می‌شود و این موضوع، آغازگر تنش و اتفاقات مختلف بین این زوج است که منجربه ماجراهایی جذاب و متفاوت، تلخ و گاهی هیجان‌انگیز در زندگی این زوج می‌شود.

تذکــــــــــر و اخطار:

هرگونه استفاده از جلد و متن کتاب به صورت زیراکس، بازنویسی، ضبط کامپیوتری، تهیه CD، نمایشنامه، فیلم¬نامه و استفاده

در سایت¬های مختلف بدون اجازه کتبی ناشر و مؤلف ممنوع است و در صورت مشاهده از متخلفان به

موجب بند۵ از ماده ۲ قانون حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان تحت پیگرد قانونی قرار می¬گیرند.

بخشی از رمان

«شاخه گل سرخی زخمی از تیغ‌های خود، در تاریکی کز کرده و پژمرده بودم. هیچ نوری نبود، تو پا در تاریکی گذاشتی و نور کم‌کم تابید، دستم را گرفتی و زخم‌هایم را مرهم شدی. آرام و هم‌پای خودم قدم برداشتی و از تاریکی بیرونم کشیدی؛ وقتی نور چشمانم را می‌زد و ترسیده بودم، برایم سایبان شدی و در پناه آغوشت ترس‌هایم پر کشیدند و حالا قرار است برای همیشه داشته باشمت و می‌دانم سایه تو امن‌ترین نقطه دنیاست. دوستت دارم…»
دفترش را می‌بندم و نگاهش می‌کنم. لبخند نقش صورتم می‌شود، آرام گونه‌اش را می‌بوسم و موهایش را از صورتش کنار می‌زنم مبادا بیدارش کنند. ملحفه را روی تنش مرتب می‌کنم.