دانلود رمان ابرها هم میگریند pdf اثر عطیه_س
رمان: ابرها هم میگریند
نویسنده: عطیه_س
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
قسمتی از رمان:
اومده بود، بالاخره اومده بود.
چی از جونم میخواست؟
دیگه دلی نداشتم که بهش ببازم. اومده بود چیو ببینه؟ بیشتر خرد شدنم رو؟
-به خودم قول دادم اگر یک روز از عمرم باقی مونده باشه بیام و ببینمت!
دلم لرزید و تکه تکههاش از کنارههای سستش به زیر پاهام ریخت…
-چهار سال گذشته! اومدی چیو ببینی؟
هنوز هم مثل چهار سال پیش لبخندش دل من رو به بازی میگرفت…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.