دانلود رمان عمر دوباره _ عاشقانه ای جذاب و هیجانی
رمان: عمر دوباره
نویسنده: یاور
ژانر: عاشقانه و هیجانی
کوکب:آقات میخواستاسم تورو بزاره بلقیس…میخواستاسم مادر خدابیامرزشوبزاره رو تک دخترش…خدا تورو به زور دوا و دکتر بهمون داده بود…آقات رو پاهاش بند نبود… نفسعمیقیکشیدمتا اعصابمو کنترل کنم هر بار که مامان ماجرا یانتخاب اسممو برام تعریفمیکرداصال یهاضطرابی رو تحمل میکردمکه نگو…بازم خدا به فریادخاله فاطمه برسه… کوکب:خاله فاطمهات اونموقع دانشجو بود تهران ، وقتیجریانو فهمیدجلو آقات وایساد…اون از اولشم زبرو زرنگ بود ماماندستشو زد به کمرش و مثال ادایخاله رو در آورد کوکب:فاطمه گفت…آقا حیدراینبچه فردا پس فردا وارد جامعه میشهو از اسمش خجالت میکشهدیگه رفت دوران ایناسما بهتره برایبقا ییادو خاطرات مادرتون … و برایشاد یروحش قرآن بخونیدو خیراتبدین
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.